ماه مهمانی خدا
صدای تیکتاک آخر ماه مهمانی خدا به گوش میرسد. گوشهای نشستهام با خود فکر میکنم در این چند روز ویژه چقدر به هولوولا افتادهام؟ چقدر حریصانه دلم خواسته و برای خودم توشه جمع کردهام. نمرهای که به خودم میدهم اصلا مورد رضایت نیست. وقتی تلاشهایم را که برای زندگی دنیا و جمع کردن توشه دنیا با این روزها مقایسه میکنم، خیلی نتیجه خجالتآوری بهدست میآید. فقط تنها امیدم ایناست که خدایی دارم رحمان که رحم کنندهاست نسبت به محبانش. ستارالعیوب است. نقصهایم را به رخم نمیکشد و تلاش اندکم را با تمسخر کنار نمیاندازد. خدایی دارم غفار که میبخشد کوتاهیم را. اما از این میترسم که خدای من خدایی عادل است. از حق خودش میگذرد اما از حق بندگانش هرگز.روزهایم را بالا و پایین میکنم که در لیست رو سیاهیهایم حق بندهای ردیف نشده باشد. خدایا در این آخرین روزهای مهمانیات به حق میزبانیات ببخش بنده خطاکارت را که مهمان خوبی نبودم.
سمیه اسماعیل زاده