رهبرم
رهبر عزیزتر از جانم هرچقدر دوستت داشتم را کنار بگذار. کار از دوست داشتن گذشته دیگر جان ناقابلم را فدای شما میکنم. حتی آن زمان که حجاب درستی نداشتم هم، برایم اسطوره بودید. چهره نورانیتان آرامش عجیبی را به قلبم هدیه میکرد. بدگویی از شما تیغی بود که قلبم را خراش میداد. آن مردک قمارباز در خیال باطل خود فکر کشتن شما را دارد. چقدر خیال باطل بر سر دارد. کاش بداند یک جهان قلبش با شماست. ما تا آخرین قطره خونی که در بدن داریم برای حمایت شما ذرهای پس نمیکشیم. جان خودم و فرزندانم فدای یک بار خندیدن شما. ان شاءالله به یاری خدا پرچم اسلام با دستان مبارک شما تقدیم امام غایبمان میشود. دعای ما همواره بدرقه راه شما است.
✍🏻سمیه اسماعیل زاده