عطر مادرانگی

  • خانه 
  • همسرانه 

افطاری سه سوته

25 اسفند 1403 توسط سمیه اسماعیل زاده کردخیلی

​

گرم سوال و جواب دخترها شده بودم. نگاه به ساعت انداختم. ای وای ساعت نزدیک شش و خبر از نزدیک شدن به اذان را می‌داد. پایم را روی پدال گاز فشار دادم. ماشین را داخل پارکینگ نیاوردم و دم در گذاشتم. در را که باز کردم الحمدالله پسرکم خواب بود. آقای خانه قوری به دست نگاهی به من کرد و گفت: “چرا زودتر نیومدی نون نگرفتم.”

 معذرت خواهی کردم و گفتم:” نون تو یخچال هست". 

چای را آماده کرده بود. یک سبد برداشتم و سراغ باغچه خانه رفتم خداروشکر کوچک اما پر برکت است. کمی جعفری و گیشنیز با چند برگ تربچه چیدم. با سرعت زیاد آنها را درون آبکش گذاشتم و شستم. سراغ سیب زمینی و پیاز رفتم. سه دانه سیب زمینی و یک پیاز کوچک رنده کردم. ادویه های لازم و تخم مرغ را اضافه و روغن را داخل ماهیتابه داغ شده ریختم. کوکوهارا با دست گردو زیبا و یک دست مهمان ماهیتابه نمودم. از کارم خنده‌ام گرفته بود. سرعت نور گرفته بودم. هیچ اجباری در بیرون رفتنم نبود. خودم عاشق این هستم که برای دینم تبلیغ بروم. حس خوبی بدست می‌آورم وقتی دخترها سوال می‌کنند و می‌توانم کمکشان کنم. اصلا لبخند امام زمان را حس می‌کنم. اینطور خیالم راحت است نان و نمکی را که سر سفره امام زمان خورده‌ام کمی جبران می‌شود. در این حین که کوکوها سرخ می‌شد هسته چندتا خرما را در آوردم با گردو درون خرد کن ریختم. چند دور که چرخید و به خرد هم رفتند، با دست گردشان کردم و داخل ظرف گذاشتم. اذان تمام شده بود. خداروشکر به لطف خدا افطار آماده و آقای خانه مشغول نماز بود. نماز مغربم را خواندم. سفره را پهن کردم و وسیله‌ها را مرتب چیدم. از خودم راضی بودم که هم به کاربیرونم رسیدم و هم به خانواده‌ام. لبخندی به آقای خانه زدم و قبول باشدی  گفتم. در دلم به امام زمانم گفتم آقای مهربانم از شما هم قبول باشد. با یک توپک خرمایی روزه‌ام را باز کردم.

سمیه اسماعیل زاده

 نظر دهید »

حضرت خدیجه

21 اسفند 1403 توسط سمیه اسماعیل زاده کردخیلی

بانوی من چه خوب سرنوشتی را خدا برایت رقم زد. همنشینی با پیامبر و دوش به دوش او بودن کم از بهشت و زیبای‌هایش ندارد. سختی‌های دنیا را به جان خریدید برای دین و رسولتان. روزها بود که تنها همدم تنهایی‌هایتان نوزاد درون رحمتان بود. چه خوب با خدا معامله کردید. دنیا و زرق و برقش را بخشیدید و آخرت را برای خود خریدید. ثروتمندترین زن جهان که می‌توانست در ناز نعمت باشد؛ بخاطر خدایش به جایی رسیده بود که سه سال کنار فرزند کوچکش شب‌ها با دانه خرمایی را روز می‌کرد. اما کنار رسولش ماند. همه را داد و بهترین‌ها را انتخاب کرد‌. بهترین خدا، بهترین رسول ، بهترین فرزند را. 

مانند این بود بگوید خدای‌ من، ثروتم و تمام مردم یک طرف، خودت و رسولت یک طرف و چه زیبا انتخابی کردید. خداوند گوهر انسانیت و از خود گذشتگی و ایمان را در شما دید که اینگونه خریدارتان شد. شما مادر دختری شدید که مادر تمام جهان شد.

سمیه اسماعیل زاده

 نظر دهید »

خاموشی

04 بهمن 1403 توسط سمیه اسماعیل زاده کردخیلی

​

یادم بچه که بودیم سر دعواهای بچگانه با دوستم چه جواب داشت چه نداشت، همیشه یه ضرب‌المثل تکراری می‌زد. ذهنم خیلی درگیرش شد که آخر کجا این ضرب المثل کاربردش درست است. این ضرب‌المثل که “جواب ابلهان خاموشیست” کدام معنایش درست است. آن که ابله سکوت می‌کند و جوابی ندارد، یا اینکه در جواب کسی که ابله، باید سکوت کرد.  اگر سوال شماهم هست  پس خوب گوش کنید. 

امام علی علیه‌السلام می‌فرمایند:” سکوت در برابر احمق، بهتر از جواب دادن به اوست.”

از اینجا بود که فهمیدم هرچقدر کمتر جواب آدم‌های گستاخ و لجباز و یک‌دنده را بدهی آرامشت بیشتر است.درگیر نشدن با هر آدمی نشانه بزرگی و خرد شماست.

سمیه اسماعیل زاده

 1 نظر

و خدایی که همین نزدیکیست.

26 دی 1403 توسط سمیه اسماعیل زاده کردخیلی

​

چقدر دلمان از بعضی کارها و رفتارها می‌سوزد. به جلز و ولز می‌افتیم. گاهی گله‌مند از خدای مهربانی که حواسش به همه چیز است، می‌شویم. انگار یادمان می‌رود او تمام دنیا را با برنامه‌ای دقیق آفریده. حس دخالت در تمام وجودمان موج می‌زند. خود را عالم دهر می‌دانیم‌. گله از عدالت خدا می‌کنیم. اینکه چرا این همه ظلم و ستم را نمی‌بیند. مانند دوران کودکی‌ام که با خواهرم دعوایم می‌شد حق با من بود اما مادرم چیزی نمی‌گفت. و چقدر ناراحت می‌شدم از بی عدالتی مادرم. چقدر در دل غصه می‌خوردم که دوستم ندارد. بعدها فهمیدم بخاطر آن کارش تنبیه شده. آنجا بود متوجه شدم بعضی از کارها و تنبیه‌ها جا و مکان خاص خودش را دارد. وقتی مادر خانه که مخلوق خداست می‌داند چطور و کجا فرزندش را متوجه رفتار بدش کند، بی‌شک خدایی که خالق بی‌همتاست به موقع سزای کار بد او را می‌دهد. و من مخلوق فقط باید به او اعتماد کنم. با کمی اعتماد و صبر همه چیز درست می‌شود. خدایی که عادل جهان است، نمی‌گذارد حق هیچ مخلوقی پایمال شود. دیر یا زود به حقت می‌رسی. عجله نکن حتما برایت چیز بزرگی درنظر دارد که انقدر زمان می‌برد. و چقدر زیبا خدا با تو سخن گفته: “وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ “

و شکيبايى کن، که خداوند پاداش نيکوکاران را ضايع نخواهد کرد!

#طلبه_نوشت 

✍️سمیه اسماعیل‌زاده

 نظر دهید »

مخلوق خدا

18 دی 1403 توسط سمیه اسماعیل زاده کردخیلی

زندگی دنیا پر از سربالایی و سرازیری‌هایست که در طول عمر تجربه‌اش می‌کنید. گاهی ناملایمتی‌هایش برایتان طاقت فرسا می‌شود. خستگی تمام وجودتان را می‌گیرد. آن زمان لازم است با خستگی‌هایتان خلوت کنید. باهم یک گوشه دنج پیدا کنید. یک چای بریزید و کنارش بنشینید. دستانش را محکم فشار دهید. به او بگوید که محکم‌ و قویست. می‌دانید که به او سخت می‌گذرد اما خدا خودش گفته بعد از هر سختی آسانی‌است” فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً".

 این روزها هم تمام می‌شود فقط کمی صبر کند. از خوشی‌های زندگی به او بگویید از داشته‌هایتان که آرزوی خیلی از آدمهاست. نقاط پر رنگ زندگیتان را به او یادآور شوید. حالتان که جا آمد نفس عمیقی بکشید خدا را شکر کنید و بوسه‌ای برای خود بفرستید و قوی‌تر از گذشته ادامه دهید. شما کسی هستید که خداوند بخاطر خلقتش به خود احسنت گفت و درباره‌اش فرمود: “فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الخالقین".

✍️سمیه اسماعیل زاده

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • 7
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

عطر مادرانگی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • فضای مجازی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس