و خدایی که همین نزدیکیست.
چقدر دلمان از بعضی کارها و رفتارها میسوزد. به جلز و ولز میافتیم. گاهی گلهمند از خدای مهربانی که حواسش به همه چیز است، میشویم. انگار یادمان میرود او تمام دنیا را با برنامهای دقیق آفریده. حس دخالت در تمام وجودمان موج میزند. خود را عالم دهر میدانیم. گله از عدالت خدا میکنیم. اینکه چرا این همه ظلم و ستم را نمیبیند. مانند دوران کودکیام که با خواهرم دعوایم میشد حق با من بود اما مادرم چیزی نمیگفت. و چقدر ناراحت میشدم از بی عدالتی مادرم. چقدر در دل غصه میخوردم که دوستم ندارد. بعدها فهمیدم بخاطر آن کارش تنبیه شده. آنجا بود متوجه شدم بعضی از کارها و تنبیهها جا و مکان خاص خودش را دارد. وقتی مادر خانه که مخلوق خداست میداند چطور و کجا فرزندش را متوجه رفتار بدش کند، بیشک خدایی که خالق بیهمتاست به موقع سزای کار بد او را میدهد. و من مخلوق فقط باید به او اعتماد کنم. با کمی اعتماد و صبر همه چیز درست میشود. خدایی که عادل جهان است، نمیگذارد حق هیچ مخلوقی پایمال شود. دیر یا زود به حقت میرسی. عجله نکن حتما برایت چیز بزرگی درنظر دارد که انقدر زمان میبرد. و چقدر زیبا خدا با تو سخن گفته: “وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ “
و شکيبايى کن، که خداوند پاداش نيکوکاران را ضايع نخواهد کرد!
#طلبه_نوشت
✍️سمیه اسماعیلزاده